måndag 2 februari 2015

نیلز هاو



نیلز هاو در سال 1949 در دانمارک متولد شد. اولین مجموعه شعرش منتشره در سال 1982 «شادی ساکن تن است» نام دارد و جدیدترین مجموعه شعرش « زن های مزدوج دانمارک» نام دارد. او شش مجموعه شعر و چهار مجموعه داستان منتشر کرده، شاعر ملی ی دانمارک است، در پنج قاره شعرخوانی داشته و آثارش به دهها زبان ترجمه شده اند. در ایران؛ نشر بوتیمار کتابی با نام « زن ها در کپنهاگ» به ترجمه ی سهراب رحیمی و آزیتا قهرمان در سال 1394 منتشر کرد.


نیلس هاو نشربوتیماربرگردان سهراب رحیمی آزیتا قهرمان1393
" زن ها در کپنهاگ"**

دوباره عاشق شدم
پنج بار به پنج زن مختلف در طول یک سفر
با اتوبوس شماره چهل از نیلسگاده تا استربرو
در چنین اوضاعی
چطور میشود زندگی را جمع و جورش کرد؟
یکی از آ نها پالتو پوست پوشیده بود
دیگری چکمه های لاستیکی به پا داشت
یکی از آ نها روزنامه میخواند؛ دیگری هایدگر
و باران در خیابان میبارید
در بولوار آماگر شاهزاده خانمی خیس سوار شد
دیوانه وار و وحشی به سرعت عاشقش شدم
اما او به سمت ادار ه ی پلیس رفت و
هم زمان که اتوبوس از شعر میجوشید
به جایش دو ملکه با شا ل های آتشین آمدند
تمام راه تا بیمارستان شهر
با زبان پاکستانی؛ بلندبلند با هم حرف میزدند
آ نها خواهر بودند و به یک اندازه زیبا
به همین علت به هردو دل باختم
و خیلی سریع برنامه ریزی کردم
برای زندگی در دهی نزدیک راولپیندی
جایی که بچه ها در عطر گل گاوزبان قد میکشند
و مادرهای بیچاره
در غروب فراز دشتهای پاکستان
آوازهای دلخراش سر میدهند
اما آ نها مرا ندیدند
و آن که پالتو پوست پوشیده بود
پشت دستکشش گریه میکرد آهسته
وقتی در خیابان فرمیاکس پیاده شد
دختری که هایدگر میخواند
با لبخند تمسخرآمیزی روی لبش
ناگهان کتابش را بست
و خیره شد در چشمهای من
انگار مرد دیوانه ای را نگاه میکند
و به این ترتیب؛ قلبم برای پنجمین بار شکست
وقتی او هم برخاست و
همراه دیگران پیاده شد
زندگی بی رحم است
دو ایستگاه دیگر ادامه دادم
پیش از آنکه تسلیم شوم
و همیشه همین طور تمام میشود:
آدم تنها کنار پیاد ه رو ایستاده است
و سیگارش را پک میزند
با روحیه ای بالا و نسبتا بدبخت